حدیث در میان منع نوشتن و مستند حجت بودن آن

قرآنی ها _ بنام قرآنی_ با اینکه به حدیث باور ندارند ، و آن را دلیل و برهان شرعی و منبع دین نمی دانند ، اما در تناقض و تفاوتی عجیب دلیل تراشی می کنند ، به حدیث ابو سعید خدری "رضی الله عنه" که در صحیح مسلم روایت شده است، (استناد می کنند که) ؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است : لا تکتبوا عنی و من کتب عنی غیر القرآن فلیمحه ، ترجمه : چیزی را از من ننویسید ، و هر کسی که چیزی را از من به جز قرآن نوشته است ، آن را پاک کند.

به جز این تناقض که دچار این افراد شده است و علاوه بر این که چندین حدیث دیگر وجود دارد مبنی بر اجازه دادن پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم به روایت حدیث ، چیزی که می خواهیم در اینجا به آن اشاره کنیم اینست که : همان احادیثی که قرآنی ها به آن استناد می کنند ، آن را کامل نمی کنند (تمام حدیث را نقل نمی کنند) و فقط قسمتی را که مد نظرشان است ، نقل می کنند.

مکمل حدیث به این شیوه است : "لا تكتبوا عنی، ومن كتب عني غیر القرآن فلیمحه، وحدثوا عني، ولا حرج، ومن كذب علي متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار" این بخش از حدیث مهم است که می فرماید :"وحدثوا عني، ولا حرج" ترجمه : از من روایت کنید ، و هیچ منع و حرجی از روایت کردن آن در کار نیست.

آن قسمت از حدیث که "به نام قرآنی ها" و معاندان حدیث آن را بحث نمی کنند ، اثبات می کند که هیچ ارتباطی بین منع کردن نوشتن حدیث و مستند بودن آن وجود ندارد ، (چون قرآنی ها می گویند مادام که حدیث از نوشتن منع شده ، پس به آن هم استناد نمی کنیم و حجیت ندارد) . به این معنا اگر فرضا ما حدیث منع نوشتن حدیث را بدون منسوخ شدن و بدون اختصاص به زمان و حالتی ویژه در نظر بگیریم ، باز هم دلیل بر این نیست که بگوییم حدیث حجت شرعی نیست و از منبع دین محسوب نمی شود ، زیرا در همان حدیث پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم امر می کند که احادیثش روایت شود و در همان حدیث کسی را که به زبان ایشان افترا و دروغ بگوید تهدید می کند ، و مفهوم مخالف آن اینست که ؛ اگر اثبات شد که کسی به زبان ایشان افترا و دروغ نگفته است ، اشکالی نیست که احادیثش را روایت کند.

حال اگر منع کتابت و نوشتن حدیث دلیلی بر عدم حجیت و محسوب بودن آن از منابع دین باشد ، پس چرا پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: احادیثم را روایت کنید؟ ، اگر حدیث حجبت و دلیل نبود همزمان با منع نوشتن آن ، روایت کردنش را نیز منع می کرد .

به همین خاطر حدیثی که به عنوان عدم حجیت حدیث مورد استناد قرار می گیرد ، در حقیقت دلیل بر حجیت  حدیث و مستند بودن آن است ، و در آن پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم به وضوح به روایت حدیث اجازه می دهد. 
معلوم است که در آن زمان ، راه انتقال و نشر علم به جای نوشتن و کتابت ، بیشتر روایت کردن بازگوکردن از یک دیگر، بوده است . 
[توضیح : در ضمن باید به این نکته اشاره کنیم که پیامبر صلی الله علیه وسلم به این خاطر کتابت حدیث را منع کردند و کتابت قرآن را اجازه دادن ، تا قرآن با حدیث قاطی نشود ، و همزمان به جای نوشتن حدیث در حدیث مذکور ، به روایت و بازگوکردن آن امر فرمودند).


#موسسه_آستانه

 

8/11/2020 3:50:56 PM

دسته بندی نوشته ی کوتاه

1