معیار زیبایی: از فیلتر تا فطرت

وقتی به تصاویر خودش نگاه می‌کرد و آن‌ها را با تصاویر جعلی و شخصیت‌های رنگارنگ و جذاب و فیلترهای ساختگی مقایسه می‌کرد، با ناراحتی به من گفت: چرا به خصوص چشم‌های من گود افتاده‌اند، بینی‌ام بزرگ است، جوش‌ها در صورتم پخش شده‌اند، لب‌هایم باریک هستند و بدنم مثل یک بالن است!

تشبیه او مرا شگفت‌زده کرد، هرچند هیچ کدام از توصیفاتی که ذکر کرد در مورد او صدق نمی‌کرد.

او ادامه داد و گفت: وقتی به سن قانونی مجاز برای انجام جراحی برسم، آن جراحی‌هایی را انجام می‌دهم که برای بهبود وزنم، بازسازی صورتم و تغییر ظاهرم لازم هستند!

احساس مسئولیت کردم و بسیار عصبانی شدم، آماده بودم به او بگویم این نقشه‌ی شیطان ملعون است که به خدا قول داده آن را اجرا کند {وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ}.

سپس آرام شدم و برایش عذر آوردم، به خصوص که او دختر زمان خودش است و در دنیایی زندگی می‌کند که ظاهر را تقدیس می‌کند و پر از تقلب و پر از افراد مشهور و معروف است. به او گفتم: بعد چه می‌شود؟

گفت: متعادل به نظر می‌رسم، دارای کمری باریک، صورتی درخشان و زیبایی خیره‌کننده. گفتم: آیا آن زمان از خودت راضی خواهی بود؟ گفت: قطعاً به خصوص که اندازه‌ی بینی‌ام و شکل بدنم و پری لب‌هایم را انتخاب کرده‌ام. گفتم: مطمئناً راضی نخواهی شد! هر کسی وارد این تجربه شود در حد مشخصی نمی‌ایستد و به دنبال سراب زیبایی و توهم کمال به دویدن ادامه می‌دهد.

اگر می‌خواهی آن داستان‌هایی را بخوان که شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌ها پر از آن‌ها هستند و آن آمارها را منتشر می‌کنند. سپس تو در ابتدا به آفریده‌ی خدا راضی نبودی، آیا در نهایت به سلیقه‌ی انسان راضی خواهی شد؟!

گفت: از خدا طلب بخشش می‌کنم، چه کسی گفت من از پروردگارم راضی نیستم؟ این چه ربطی به آن دارد؟ من فقط ظاهر خودم را بهتر می‌کنم و اندازه‌ام را تنظیم می‌کنم. به او گفتم: اما خداوند تو را در زیباترین شکل آفریده است و برخی از آیات را برایش خواندم {لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ} و {وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ}.

گفت: اما من در زیباترین شکل نیستم... گفتم: چه کسی این را تعیین می‌کند؟ گفت: معیارهای زیبایی می‌گویند بینی‌ام باید متناسب با شکل صورتم و برجستگی گونه‌هایم و پری لب‌هایم و تناسب بدنم باشد.

حرفش را قطع کردم و گفتم: آیا آن دعایی را می‌دانی که در سجده‌مان تکرار می‌کنیم وقتی صورتمان را برای خالقمان به زمین می‌ساییم؟ با قلبی پر از شکر و قدردانی می‌گوییم: (سجد وجهي للذي خلقه، وشق سمعه وبصره بحوله وقوته، فتبارك الله أحسن الخالقين). سپس چه کسی گفت زیبایی معیار دارد؟ زیبایی حد و مرزی ندارد، شکلی ندارد، رنگی ندارد، طعمی ندارد، متفاوت و متنوع است و شکوهش در تفاوت و تنوع است...

دوباره به آینه نگاه کرد و در ظاهر خود دقت کرد انگار که عقایدش را بازنگری می‌کند، قبل از اینکه کلمه‌ای بگوید به او گفتم: حتی دعای آینه محافظتی است برای ما از اینکه در شکوه مخلوق خالق و زیبایی و درخشش آن شک کنیم وقتی به ظاهرمان نگاه می‌کنیم (اللهم كما حسنت خلقي فحسن خلقي).

گفت: اما من اندازه‌ی بینی‌ام و قد و قامتم و شکل صورتم را انتخاب نکرده‌ام... با تشویق و دلگرمی به او گفتم: شکر خدا به ساحل آرامش رسیدیم... همچنین تو رنگ پوستت و اندازه‌ی بینی‌ات و شکل صورتت و قد و قامتت را انتخاب نکرده‌ای، همچنین پدر و مادر و خانواده و ملیت و وطنت را انتخاب نکرده‌ای، همه این‌ها نزد خداوند هیچ وزنی ندارند و قطعاً در موردشان از تو بازخواست نمی‌شود، اگرچه مردم متأسفانه اکنون آن‌ها را معیار تمایز بین خودشان قرار می‌دهند... حتی اگر تو ملکه‌ی زیبایی هم باشی و تمام تلاشت را برای آراستن ظاهرت کرده باشی، خداوند به این‌ها نگاه نمی‌کند و فقط به عمل و قلبت نگاه می‌کند {إِنَّ اللَّهَ لَا يَنظُرُ إِلَى أَجْسَامِكُمْ وَلَا إِلَى صُوَرِكُمْ وَلَكِنْ يَنظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ}.

آیا ما قلبمان را برای نگاه پروردگار آراسته‌ایم؟ آیا اعمالمان را آراسته‌ایم تا با شهادت فرشتگان گرامی مطابقت داشته باشد؟
آیا با رنگ ایمان درخواست‌های آمرزشمان را آراسته‌ایم؟ آیا اطمینان را در آن بزرگ کرده‌ایم و دایره‌ی گناهانمان را در آن کوچک کرده‌ایم و بدی‌هایمان را تراشیده‌ایم؟

گفت: اما من زیبایی را دوست دارم و آن را یک نیاز مهم می‌بینم که نمی‌توان نادیده گرفت! گفتم: چه کسی گفت ما مخالف زیبایی هستیم و از آن می‌کاهیم؟ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، هر چه او خلق کرده زیباست، اما بگذار هدف والای تو زیبایی همیشگی باشد که پژمرده نمی‌شود و کمرنگ نمی‌شود و پایان نمی‌یابد و تغییر نمی‌کند. گفت: پس کجا آن را پیدا کنم؟ آیا جراحی است که انجام می‌شود؟ یا آرایشی است که خریده می‌شود؟ به او گفتم: بلکه عملی است که تقدیم می‌شود و فداکاری است که بخشیده می‌شود... در بهشت، زنان مؤمن در زیبایی و درخشش از حوریان پیشی می‌گیرند...

در حدیثی آمده است که ام سلمه گفت: (يا رسول الله أنساء الدنيا أفضل أم الحور العين؟ قال: بل نساء الدنيا أفضل من الحور العين. قلت: يا رسول الله وبم ذاك؟ قال: بصلاتهنَّ وصيامهن وعبادتهنَّ الله ألبس الله وجوههن النور، وأجسادهن الحرير بيض الألوان خضر الثياب، صفراء الحلي، مجامرهنَّ الدر، وأمشاطهنَّ الذهب يقلن: ألا نحن الخالدات فلا نموت أبدًا، ألا ونحن الناعمات فلا نبأس أبدًا، ألا ونحن المقيمات فلا نظعن أبدًا، ألا ونحن الراضيات فلا نسخط أبدًا، طوبى لمن كنا له وكان لنا)

ترجمه: «ای رسول‌خدا، زنان دنیا بهترند یا حوریان؟» فرمود: «بلکه زنان دنیا از حوریان بهترند. گفتم چرا ای رسول‌الله؟ فرمود: «خداوند به‌خاطر نماز و روزه و عبادت پروردگار، چهره‌هایشان را با نور و بدنشان را با ابریشم پوشانده است، پوستشان سفید و لباس‌شان سبز رنگ است، زیورآلات‌شان زرد، بخوردان‌شان مروارید و شانه‌هایشان از جنس طلا است، می‌گویند: ما جاودانه هستیم و هرگز نخواهیم مرد، خوشگذران هستیم هرگز ناراحت نمی‌شویم، ماندگار هستیم و کوچ نمی‌کنیم، راضی هستیم و هرگز عصبانی نمی‌شویم، خوش به حال کسی که ما برای او هستیم و او نیز برای ما».

پس از چه زیبایی صحبت می‌کنیم؟ به سوی چه زیبایی گام برمی‌داریم؟

دکتر شیخه عبدالله علی المطوع

10/4/2024 4:58:36 AM

دسته بندی نوشته