بشریت... بهانۀ دزدان و خون‌خواران!

بشریت ابزاری است که سود ویژه‌ای برای توسعه‌طلبی‌های استعماری دارد. همچنین در شکل اخلاقی خود، ابزار بسیار خوبی در دست استعمار اقتصادی است. در اینجا گفته‌ای از پرودون به یادم می‌آید که می‌گوید: «هر کس از بشریت سخن بگوید، قصدش فریب است.»؛ «گسترش واژۀ بشریت و تکیه بر آن، و همۀ این لاف‌ها شاید هیچ‌چیز پشت آن نباشد جز غصب انسانی و بازپس‌گیری ویژگی انسان‌بودن از دشمن، و غارت به بهانۀ خروج از قانون و بشریت، و راندن جنگ به نهایت وحشی‌گری خود.» - کارل اشمیت

وحشی‌ترین و خون‌خوارترین افراد کسانی هستند که ادعای بشریت می‌کنند، زیرا تنها با قضاوت دربارۀ فردی که «غیرانسانی است» بسیار قوی‌تر از آن تکفیری است که در میان مسلمانان زشت از آن یاد می‌کنند زیرا آن زمان که مسلمانان صاحب قدرت و حکومت بودند، همزیستی را برقرار کردند، اما فرد به‌اصطلاح انسان‌دوست هرگز اجازۀ وجود ملت یا نژاد یا گروهی را که غیرانسانی خوانده نمی‌دهد، زیرا به‌طور خودکار انسان‌بودن را از او گرفته که به میل خود به آن می‌بالد و در نتیجه نابودی او را چاره می‌داند. ناامیدکننده‌تر این است که می‌گوید: نابودی که انجام داده در راه بشریت بوده، و از همه نفرین‌شده‌تر این است که پس از ده‌ها سال می‌آید و به نام بشریت عذرخواهی می‌کند از آن کاری که کرده برای اثبات اینکه قلبش پاک و مهربان است و پشیمان است، و چون دیگر آنچه را می‌خواسته به دست آورده و آنچه را می‌خواسته دزدیده، و دشمنش را نابود کرده و دیگر هیچ خطری در عذرخواهی از مردگان و کسانی که سرزمینشان را اشغال کرده، وجود ندارد!

تنها کسی که مانند میمون تربیت‌شده دست می‌زند، سکولارهای حیوان‌گونه هستند؛ سکولاریسمی که اگر رئیسش نسل‌کشی را انکار کند، با وجود شواهد روشن، او نیز انکار می‌کند، و اگر رئیسش پس از آنکه کار از کار گذشت به نسل‌کشی اعتراف کند، دست می‌زند زیرا این اعتراف گواهی است بر اینکه راست می‌گویند...

• جایگاه توهمی سکولاریسم

3/24/2025 2:07:28 AM

دسته بندی نوشته