وقتی ترس از خدا همۀ ترس‌های دیگر شما را می‌پوشاند!
«در کنار ترس از دست دادن شغلم، ترس‌های زیادی وجود داشت؛ مانند ترس از اینکه نقطه‌ای سیاه تا ابد بر زندگی حرفه‌ای‌ام گذاشته شود و مشکل اقامت و ماندن در اینجا برایم ایجاد شود، و بسیاری از ترس‌های دنیوی‌ام وجود داشتند و در افکارم حاضر بودند.
اما وقتی برایم روشن شد که شرکت مشارکت دارد، درخواست استعفایم به این نیت بود که نمی‌خواستم روز قیامت که به ملاقات خدا می‌رسم، به هرگونه مشارکتم در این نسل‌کشی اعتراف کنم. دانستم که ماندنم در مایکروسافت و سکوتم در این حرفۀ معتبر و جایگاه راحت، منجر به این نتیجه در روز بازخواست قیامت می‌شود.
آن ترسی که مرا فرا گرفت و بر قلبم غالب شد، بر همۀ ترس‌های دیگر چیره شد، مانند: ترس از ادارۀ اجرای قوانین مهاجرت -یعنی اخراج و لغو اقامت آمریکا-، یا هر ترس عملی دیگر.»
ابتهال ابوسعد