آنها هم میدانند اسلام مدرن نمیگردد، چرا شما دست برنمیدارید؟!
در صفحۀ قدیمی نوگرایان، مدام تکرار میشود که میگویند: «اسلام نیاز به نوسازی دارد.» قوانین شریعت باید تغییر کنند و چندین ادعای بیجا و بیمعنای دیگری که همۀ آنها ریشه در عدم درک جوهر و محتوای اسلام دارد؛ دینی که قوانین و اصول آن ثابت است و نه افزودن و نه کاستن را میپذیرد. با تغییر قوانینش، نام اسلام دیگر بر آن باقی نمیماند.
این سخنان را نه تنها از زبان یک مسلمان درستکردار میشنوید، بلکه از زبان وزیر و فرمانروای سکولاریسم استعماری بریتانیایی برای شما نقل میکنیم، او لرد «اولین بیرینگ»، ژنرال و حاکم بریتانیا در مصر است. وی کتابی دارد به نام (modern Egypt) که در آن نقشۀ خود را آشکار میکند که چگونه مصر را از کشوری مسلمان و دارای میراث و فرهنگ به کشوری مدرن و سکولاریسم تبدیل کند. بیرینگ معتقد است برای اینکه مردم مصر پیشرفت کنند و به سطح بالایی از اخلاق برسند، تنها راه این است که نوگرایی در کشور صورت پذيرد. سپس میگوید: «اسلام و نوگرایی ضد یکدیگرند.»
پس از بحثهای بسیار دربارۀ چگونگی نوگرایی در اسلام، به این نتیجه میرسد که بگوید: «نمیتوانیم در اسلام نوگرایی ایجاد کنیم، یعنی آن اسلامی که تحت سلطۀ نوگرایی قرار میگیرد دیگر اسلام نیست، بلکه به چیز دیگری تبدیل میشود.»
فارغ از اینکه چه چیزی باعث شده یک سفیدپوست بیش از ۷ هزار کیلومتر را از بریتانیا طی کند و به اين فكر باشد كه چگونه جامعه و فرهنگ دیگرى را سکولاریسم و از دین مشخصی جدا کند؟
همۀ اینها سؤال هستند، اما خود اشغالگر به این نتیجه رسیده که در اسلام نمیتوان نوگرایی ایجاد کرد و آن را مدرن ساخت، پس چرا نوکران و مقلدان غرب و مدرنیته این نکته را درک نمیکنند؟!