درک عظمت حج برای کسانی کە بە مادیات گرایش دارند سخت است!
اگر چه درک معانیِ مناسک حج و پذیرشِ نظری آن برای کسانی که در دامان ماتریالیسم غربی رشدونمو یافتهاند، دشوار است؛ با این حال تأثیری که بر روح آنها بهجای میگذارد از بین نمیرود و تکرار نمیشود!
حتی نویسندگان و اندیشمندان بزرگ غربی کتابها و خاطرات خود را بدان اختصاص دادهاند، مانند: مراد هافمن، زینب کوبالد، محمد اسد، تاکشی سوزوکی، مالکوم إیکس، عبدالکریم جرمانوس و دهها مورد دیگر!
برای مثال به سخنانشان توجه کنید که از اولین باری که کعبه را دیدهاند و اینکه چگونه شکوه و بزرگی بسیار آن برق از چشمانشان ربود، به گونهای که برخی از آنان از شدت ترس و هیبت آن نمیتوانستند روی پاهای خود بایستند!
یا دلتنگی آشکارشان هنگامی که پا به مدینه شهرِ پیامبر صلیاللهعلیهوسلم گذاشتند، و هنگامی که مزار شریف ایشان را برای اولین بار دیدند بیوقفه اشک میریختند!
یا احساساتشان نسبت به جماعت مؤمنان که یکصدا «لبیک اللهم لبیک» میگفتند، و احساس آنها نسبت به مفاهیم برادری و ملی که هیچ عربی بر عجمی برتری ندارد و هیچ عجمی بر عربی برتری ندارد مگر در تقوا و با یکدیگر مهرباناند!
حج عبادتی است که الله متعال، نهالِ بزرگی آن را در دلها کاشته است، و دوست داشتن آن را در فطرت نهادینه ساخته است، عبادتِ باشکوهِ الهامبخشی است که تأثیر منحصر به فردی در روح آدمی دارد که نه تکرار میشود و نه از بین میرود. شاید بسیاری از مردم معنا و مفهوم و حکمت شعائر و مناسک را درک نکنند اما روح آنان را چنان پاک میگرداند و چنان اشتیاقی را در آنها بر جای میگذارد که نظیری ندارد، به گونهای که حالِ آنان را به کُلی دگرگون میسازد.
اهمیت سِتُرگ و والای حج که در بخشهایی از داستان ابراهیم علیهالسلام نمایان شد که در مناسک و شعائری که تا قیامت به وسیلهٔ آن الله متعال عبادت میشود و به واسطهٔ آن به او تقرب جسته میشود، جاودانه شد؛ که همهی آن به اطاعت و فرمانبری ابراهیم علیهالسلام باز می گردد «اِبرَاهیمَ الَذي وَفَّی».
داستان ابراهیم علیهالسلام بزرگترین داستان پدر و پسری در هستی است اما این داستان با وجود این بزرگی و شکوهی که دارد؛ در قبالِ حقِ ربوبیت و تسلیمپذیری در برابر آن، ارزش و اعتباری ندارد!
محمد وفیق