یک نقطه‌ی عطف بزرگ!

قرآن را می‌خوانیم و این سؤال برای ما ایجاد می‌شود که چرا ما نیز همانند صحابه تحت تاثیر قرآن قرار نمی‌گیریم؟ چرا مثل صحابه (رضی‌الله‌عنهم) به گریه نمی‌افتیم؟ چرا هنگام تلاوت فکر و ذهنمان جای دیگر است؟حتی گاهی حوصله‌مان نیز سر می‌رود».

آیا جواب را می‌دانید؟ زیرا صحابه با درون و نیت متفاوتی نسبت به درون و نیت ما به قرآن گوش می‌دادند. آن‌ها به خاطر محبت و بزرگداشتی که نسبت به پروردگارشان داشتند و نیز بیم و امیدی که به او داشتند، مانند کسی که منتظر اجرای هر چه زودتر فرمان است، با جان و دل گوش فرا می‌دادند.

آن‌ها این آیه را خوب فهمیده بودند و به آن عمل می‌کردند که خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍۢ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾ [الأحزاب: 36]، یعنی: «براى هیچ مرد و زن مؤمنى شایسته نیست كه وقتى الله و رسولش به كارى فرمان می‌دهند، [در اجرای آن فرمان] اختیارى داشته باشد»، زیرا انتخاب بین اطاعت از پروردگار و نافرمانی او برای آن‌ها وجود نداشت.

صحابه آیات قرآن را مانند مشعلی می‌دیدند که تاریکی‌ها را روشن می‌کند. روحشان در انتظار سخنان پروردگار همانند سرزمین تشنه‌ای بود که منتظر بارانی است تا آن را بنوشد و بی‌نظیرترین محصول را از بذر ایمان به بار آورد.

آن‌ها تمام تلاش خود را بر این متمرکز کرده بودند که «چگونه احکام خداوند را آنگونه که او دوست دارد اطاعت کنیم؟» هرگاه چنین درون پاکی با وحی پروردگارش تماس پیدا می‌کند، خیلی زود دلش به جوش می‌آید، صدایش به ناله و تضرع تغییر پیدا می‌کند و لرزان می‌شود، چشمانش نهرهای اشک می‌شود، دلش می‌لرزد و اعضای بدنش نیز به خواسته‌های آن وحی پاسخ می‌دهد.

ولی ما چطور؟ بیایید با خود صادق باشیم! اکثر ما با روحیه‌ای سست و ضعیف قرآن می‌خوانیم! می‌خواهیم از دستورات خداوند فرار کنیم و تسلیم هوس و خواسته‌های خود شویم. اگر از آیه‌ای که متضمن امری یا نهی باشد که با میل و آرزوهای ما همخوانی نداشته باشد بگذریم، کلی بهانه می‌آوریم تا از اطاعت آن سر باز نهیم!

برگرفته از کتاب: «ردپای آن‌ها را دنبال کنید»
نویسنده: دکتر ایاد قنیبی

4/6/2024 5:03:33 AM

دسته بندی نوشته