چه میشد اگر اروپاییها زکات میپرداختند؟
اگر فِطریه (زَکات فِطره) در هر کشور اروپایی میبود، برای آن کارناوال برگزار میکردند و سازمان ملل آن را به عنوان بزرگترین تلاش برای مبارزه با گرسنگی در جهان ثبت میکرد، زیرا فِطریهی مسلمانان زیبایی و عظمت زیادی دارد.
تصور کنید حدود دو میلیارد مسلمان در سراسر جهان وجود دارد که هر کدام دو کیلوگرم و نیم غذا میبخشند! تصور کنید پنج میلیارد کیلوگرم غذا در یک زمان به فقرا اهدا میشود!
این امر، علاوهبر بُعد اقتصادی آن که با تولید و خریدوفروش نزدیک به پنج میلیارد کیلوگرم مواد غذایی، جنبوجوش و فروش و احیای مجدد را به بازارها میآورد، بُعد روانی عظیمی نیزد دارد؛ زیرا فقرا برای اولین بار ملزم به پرداخت زکات هستند. بله، فقرای ما میبخشند و زیبایی آن را حس میکنند حتی اگر یک بار در سال باشد، تا بدانند همیشه فقیرتر از آنها هم وجود دارند و شکرگزار باشند.
بُعد تربیتی هم دارد وقتی پدر دست فرزندانش را میگیرد و از زکات فطریه برای آنها سخن میگوید، و با هم میروند غله را میخرند و در کیسه میگذارند و برای فقرا میبرند.
و یک بُعد نهادی هم دارد، وقتی سازمانها و موسسات خیریه، مانند کندوهای زنبور عسل با هم همکاری میکنند تا غلات را با ارزانترین قیمت به نفع فقرا بخرند و بانک اطلاعاتی را برای فقرا راهاندازی و گروههای جوان را برای توزیع آنها تنظیم میکنند.
بُعد تعبدی هم دارد، زیرا فِطریه روزهی ما را از عیب و نقص پاک میکند تا پاک و زیبا به سوی خداوند بازگردد و به مقبولیت الهی نزدیکتر شوند.
بُعد انساندوستانه هم دارد، برای اینکه هیچ خانوادهی مسلمانی بیغذا نباشد، مبادا غمِ گرسنگی شادی عید را از آنها بگیرد.
ولی ما بیشتر اوقات با طرح این اختلاف که بهجای خوراک بخشیدن میتوان پول آن را پرداخت کرد، تمام این زیبایی و عظمت زَکات فِطریه را پنهان میکنیم.
- فوزی حافظ