فمنیسم و فمنیسم اسلامی!
فمنیسم و فمنیسم اسلامی!
فمنیسم جنبشی زنانه است که برای برابری زنان با مردان در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تلاش میکند.
مخالف تفاوت جنسیتی هستند و اینگونه میپندارند که نر و ماده تفاوتی با یکدیکر ندارند.
برخی از آنها پا را فراتر گذاشته و گمان میکنند که هیچ تفاوت فیزیولوژی و درونی نیز میان نر و ماده وجود ندارد، حتی نمی پسندند که جنس «نر یا ماده» در شناسنامه نوشته شود، بلکه میگویند: «انسان هنگامی که رشد کرد، آنگاه باید جنسیت خود را انتخاب کند».
تاریخ این جنبش به پیش از میلاد بازمیگردد، زمانی که افلاطون در کتاب «جمهوریت» درباره ی یکسانی توانایی های زن و مرد صحبت کرده و باور داشته که زنان میتوانند رهبری و نگهبانی از وطن را به عهده بگیرند.
بعد از آن، برخی از نویسنده ها در سده ی شانزدهم از بی توجهی به زنان ایراد گرفته اند.
با گذشت زمان این جنبش پیشرفت کرد و فیلسوفان و نویسندگان در این باره صحبت کرده اند. اوج پیشرفت این جنبش در دهه شصتِ سده ی گذشته بود.
دود زهر آگینش در دهه هشتاد ممالک اسلامی را در بر گرفت.
پیروان فکر چپ و سکولارها نیز آن را گسترش دادند و این روال تا به امروز ادامه داشته است.
آنچه مد نظر ماست این است که تاثیر این هجمه ی مسموم بر فکر اسلامی به صورت عمومی و اندیشه خواهران مسلمانمان تا چه اندازه است؟
آیا جنب و جوش و بازار این تفکر، اندیشه ی برخی از مسلمانان ناآگاه را منحرف نکرده است؟
آیا تشکیلات و موسسات و کشورهایی که شبانه روز ضد اسلام و فکر اسلامی فعالیت میکنند، تلاش کرده اند که این موضوع را در میان مسلمانان و خصوصا خواهران مسلمان برانگیزانند؟
یقینا برای آن تلاش کرده اند و میبینیم که اکنون گروه هایی را از زنان ناآگاه خانواده مسلمانان در ممالک اسلامی تشکیل داده و نام خود را فمنیسم اسلامی گذاشته اند.
آنان سعی کرده اند نصوص را متناسب با وضعیت موجود و تحمیل شده، تحریف کنند.
اکنون و تحت تأثیر این موج، برخی افراد در موضوعاتی از قبیل: «درستی امامت زنان برای مردان در نماز»، «رهبری کشور و قاضی شدن»، «ارث بردن دو دختر به اندازه یک برادر»، «اختلاط در مسجد هنگام جماعت»، «برابری در شهادت»، «برداشتن شرط ولی أمر در فرایند ازدواج»، «عدوم وجوب حجاب»، «مخالفت با تعدد ازواج»، «خارج کردن طلاق از اراده مرد»، «مسافرت بدون محرم» و «خلوت با نامحرم» فعالیت میکنند.
این افراد فکر میکنند تفاوتهای نر و ماده که از آن صحبت شد و همچنین دلایلی که آن تفاوتها را ایجاد کرده است، خدایی نبوده و به وحی متکی نمیباشد، بلکه فرهنگی هستند و به دلیل اختلاط وحی با فرهنگ جزیرة العرب در آن زمان درست شده اند.
برای این ادعایشان هیچ دلیلی ندارند و تنها برخی از آنها به دلیل غلبه ی تمدن غرب و برخی دیگر با تحریک مؤسسات ماسونی و تبشیری (تبلیغ مسیحیت) و برای فروپاشی هسته اجتماعی و ایجاد شبهه نزد مسلمان ناآگاه فعالیت میکنند.
در حالی که عکس این ادعا درست است، زیرا ده ها عادت و فرهنگ ناپسند آن زمان به وسیله وحی تغییر کردند، به عبارت دیگر: وحی فرهنگ را تغییر داده نه اینکه فرهنگ وحی را تغییر داده باشد
#آستانە_Astana
@astanaorganization