مشکل فهمیدن شماست نه حدیث!

مشکل فهمیدن شماست نه حدیث! 

شیخ‌الاسلام ابن‌تیمیه در کتاب «جواب الاعتراضات المصریه علی الفتیا الحمویه»  می‌فرماید: «الاحادیثُ النبویةُ مِن الصّحاحِ مَن رَدَّ منها شیئاً، و فَهم مِن ظاهرهِ معنیً یعتقد أنَّهُ مخالفٗ للقرآنِ أو للعقلِ ، فَمِن نفسه أتی.» 

یعنی: «احادیث پیامبرﷺ آن‌هایی که صحیح هستند، هرکس آن‌ها را رد کند و در ظاهرش  جوری دیگر معنی آن را برداشت کند که به باور خودش بر خلاف قرآن یا عقل است، مشکل در وجود خودش می‌باشد» 

این سخن قانونی است برای تعامل با حدیث، زیرا احادیثی که صحیح هستند و هیچ مشکلی ندارند و عالمان در طول تاریخ اسلام آن را قبول کرده‌اند، امکان ندارد در این زمان کسی بیاید و بگوید: «اینها برخلاف قرآن یا عقل می باشند» امکان ندارد به درازای صدها سال میان مسلمانان کسی وجود نداشته باشد که بگوید: «این احادیث صحیح نیستند.» تا این‌که به این عصر رسیدیم. 

به این خاطر این انسان فهم غلط خود را بر حدیث تحمیل می‌کند و درواقع مشکل در فهمیدن خودش است، نه حدیث همانطور که مشکل در سلطهٔ فرهنگِ غالبِ غرب است که کاری کرده تا کسانی دچار شکست درونی در مقابل این فرهنگ شوند و در برابر بخشی از ضوابط و پایه‌های اسلام احساس شرم کنند. 

بیشتر اوقات آن‌هایی که قسمتی از احادیث را رد می‌کنند، به گمان خودشان آن حدیث با قرآن، یا عقل همخوانی ندارد و می‌گویند: «ما با رد کردن این احادیث از پیامبرﷺ دفاع می‌کنیم، یا اگر حدیث دربارهٔ اصحاب باشند می‌گویند از اصحاب دفاع می‌کنیم»، همچنین می‌گویند: «این احادیث باعث زشت‌کردن شخصیت پیامبرﷺ گردیده است و با اخلاق پیامبرﷺ همخوانی ندارد!»

اما حقیقت این است که ‌آن‌ها به‌شیوه‌ای اشتباه آن را درک کرده‌اند، زیرا هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد که شخصیت پیامبرﷺ را زشت گرداند. 

این افراد دچار تنبلی عقلی و فکری شده‌اند، زیرا وقتی به گمان خودشان حدیثی می‌بینند که بر خلاف قرآن یا عقل باش، به طور مستقیم راه سهل و آسان را در جهت ردکردن حدیث انتخاب می‌کنند؛ نمی آیند اندکی عقل خود را به کار بیاندازند تا بفهمند که معنای راست و صحیح این حدیث چیست، یا ببینند که علماء در مورد آن حدیث چه گفته‌اند؟ یا آن را با احادیث دیگری جمع کنند که در مورد همان موضوع بحث می‌کنند تا معنای درست آن را قبول کنند. 

به این شیوه، رفتاری غیرعلمی و نادرست در مقابل احادیث به کار می برند و تنها عقل خودشان را برای محک‌زدن قبول می‌کنند، چ با نپذیرفتن حدیث، بدون این‌که برای عقل یا فهم و درک طرف مقابل ارزش قائل شوند. مثل اینکه بگویند علماء گذشته مانند «امام مالک» و «امام احمد» و «بخاری» و «مسلم» و «ابو داود» و... هیچی ندانسته‌ و نفهمیده‌اند که عقل چیست و چه چیز برخلاف عقل است و از قرآن خبر نداشتند و نفهمیده‌اند  که چه چیزی بر خلاف قرآن است! که این هم تهمت غیر منصفانهٔ این علماء به جهل و نادانی است. 

#آستانە_Astana 

@astanaorganization

9/2/2021 12:22:52 PM

دسته بندی نوشته

12