بنده گی در بین خوشبختی و بدبختی

انسان از معدنی است که تا در زیر سختی و فشار و اذیت باشد، به معنای کامل تری عبودیت و بندگی خواهد داشت. هیچ چیزی مانند حوادث و مشکلات، بندگی و عبودیت تام را به این ذی روح سرکش نمی بخشد، زیرا انسان در هنگام شدائد نهایت فروتنی و تواضع را برای خدا انجام می دهد. چون (خداوند می فرماید:) إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا، ترجمه"به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است، سوره المعارج_آیه19، در این حالت انسان با لغزش پایش روی یک پله احساس می کند که خطایی از نفسش روی داده است، یا به نظرش می رسد که خداوند مدتی است فریاد او را نشنیده، دوست دارد او را به این گونه که او را فریاد می زند ببیند. هیچ چیزی مانند خوشبختی، خداشناسی را به خطر نمی اندازد، هیچ چیزی مانند آسایش بر عرفان خطرساز نیست. انسان خوشبخت شاید مخلوقی دور از تقوا باشد، چون (خداوند می فرماید:) وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا، ترجمه "و چون خيرى به او رسد بخل ورزد"، اما در حقیقت معنای زهد این نیست که در نارحتی و سختی و اشک، آب شوی (ویران شوی)، بلکه آن است که در هنگام خوشبختی خداوند را همراه با ادای حقش به یاد داشته باشی، اما این شیوه خداشناسی در این سیاره و در عصر حاضر به ندرت یافت می شود، و چنین انسانی وجود ندارد(به ندرت یافت می شود)، به همین خاطر همیشه کسانی که از خدا نزدیک اند دچار نارحتی می شوند به همین خاطر نارحتی با دنیای یاران و دوستان خدا هماهنگ است، تا با هماهنگی و انسجام حق خدا را ادا کنند.
همه این سختی و نارحتی و اذیت به خاطر این است که انسان به عنوان خداپرست حقیقی باقی بماند، اگر نه خداوند نیازی به اذیت و نارحتی ما ندارد، در حقیقت شرمنده ایم که در برابر این همه نارحتی(که باعث ماندن ما بر راه عبادت و خداشناسی می شوند)، شکر گذاری کافی انجام نداده ایم. خدایا شکرت، سپاس برای خدا، شکرت یا حق.

 

7/27/2020 6:20:48 PM

دسته بندی نوشته ی کوتاه

12