خود کشی عقل (در نظر و اندیشه الحادی)
او معتقد است که انسان دستگاهی است که افعال و کردارش کنترل می شود ، و به وسیله اتصال شیمیایی و جرقه برق در مغزش ، کار می کند . بعدا کوشش می کند تا اثبات کند که انسان اختیار و اراده آزادی ندارد در تحقیقات علمی بسیاری که افرادی آن را مدیریت می کنند ، اراده و اختیار آزادی برای پیشبرد تحقیق و بدست آوردن نتایج ندارند.
معتقد است که مغزش در نتیجه جهش اتفاقی کورکورانه DNA درست شده است ، و هیچ چیزی به جز کوششی کورکورانه برای ماندن ، تکامل را به حرکت در نمی آورد.سپس معتقد است که مغز انسان توانایی درک حقایق و راستی ها را دارد ، چون وسیله ای است که برای فهمیدن وقائع همان طور که هستند ، درست شده است...!
معتقد است که حیوانی است از نژاد حیوانات درنده ، سپس اخلاق و رفتار جنگل را مورد انتقاد قرار می دهد...
معتقد است که انسان باقی مانده شیمیایی ای است ، سپس با انگیزه ی بسیاری از عزت انسان و کانون ارزش های انسانی دفاع می کند . با اینکه اعتقاد دارد که اراده و اختیار انسان در نتیجه اتصالات شیمیایی است تلاش می کند تا مردم را قانع کند که عقیده او را داشته باشند . این همان ملحد است موقعی که می خواهد به علم ببالد و افتخار کند دچار تناقض در داخل علم می شود.
اگر الحاد جواب صحیحی برای سوالات مربوط به وجود باشد و همه چیز یکسان باشد و هیچ ارزشی وجود نداشته باشد ، پس چرا قاتل انسانی به دار آویخته شود اما انسانی که در خانه خودش حشرات و جانوران موذی را از بین ببرد ، مورد تمجید واقع شود؟ و چرا کسی که هیروشیما را با بمب اتمی ویران کرد مجرم شناخته شود و شرکت های از بین برنده حشرات و جانوران موزی مورد تمجید و ستایش واقع شود؟ و چه چیزی باعث شده که ارزش زندگی یک انسان ملحد از یک موش بیشتر باشد اگر هر دو تا در نتیجه کپی اشتباه "ژن ها" به وجود آمده اند؟
#موسسه_آستانه