قسمت اول : ماهیت الحاد
(آتئیسم_Atheism) یک کلمه یونانی است و درمصطلح به معنای ( خدا انکاری یا خدا ناباوری) است .
پیشوند (A) به معنای خیر ، "هیچ" یا "نه" می آید.
منظور از کلمه (Theos) این است که به و جود یک خدا یا چند خدا که در امور کُون دخالت دارند، باور داشه باشی .
در زبان عربی نیز کلمه الحاد برای (انحراف از چیزی) به کار رفته است ، همان طور که در قرآن به آن اشاره شده است : (وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰئِهِۦۚ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ) الأعراف_180.
و در زبان کوردی نیز به آن (سۆتە_سُته) گفته می شود.
امروزه الحاد به معنای انکار وجود خالق و پروردگار به کار می رود.
تعریف الحاد اینست که ؛ یک مذهب فلسفی است ، مقید به تئوری عدمیت است ، و اساس و بنیاد آن انکار وجود خداست.
بعضی از پژوهشگران در تعریف الحاد می گویند: الحاد مفهومی برای توصیف یک جریان فکری و فلسفی است ، مرکز آن تفکر در رد یا انکار وجود خدا یا هر نیروی فعال دیگری است، به مفهومی ساده تر الحاد یعنی انکار وجود خدا.
الحاد در گذشته به صورت یک مدرسه یا گروه یا موسسه وجود نداشت ، بلکه آن چیزی که وجود داشت یک حالت فردی بود که از اخلاق و رفتار مردم آن زمان گریزان بود و راه الحاد را انتخاب کرده بو ، یعنی به دلیل یک وضعیت اجتماعی یا درونی این راه را انتخاب کرده بود.
تا قرن هفتم این روال ادامه داشت، بعدا الحاد خود را به فلسفه پیوند زده است از فیلسوفانی که ملحد بودند عبادت اند از : ( دموکریتوس ، اپیکور ، توماس هابز ، فوئرباخ ، شوپنهاور ، آلبر کامو و ...).
در گذشته برای فیلسوفان چندین سوال مشکوک فلسفی درست شد که مهم ترینشان درباره عدالت خدا و مشکل خیر وشر بود ، مانند:
(اگر خدا می خواهد از شر جلو گیری کند و توانایی دارد ، پس جرا جلو گیری نمی کند؟ در توانش نیست ! پس بر هر چیزی توانایی ندارد ، یا اگر می خواهد از شر جلو گیری کند ولی جلو گیری نمی کند ! پس او خدا نیست ...). جواب سوالات مشکل شر به صورت منطقی از جانب "آلوين پلانتينگا" داده شد.
اما امروزه الحاد خود را به علم پیوند می دهد و از قالب فلسفه بیرون آمده است، می خواهند از طریق علم فکر خود را اثبات کنند ، برای مثال نظریه داروین را به میان می آورد و می خواهند از طریق بیولوژی (زیست شناسی)، ضد ادیان اقدم کنند ، یا می خواهند از طریق فیزیک در مورد ازلی بودن هستی یا به روشی از روشها از درست شدن آن (هستی) بگویند ، و به عنوان یک دلیل علمی از آن برای معاندت با ادیان استفاده کنند.
از دانشمندانی که ملحد هستند و از علم کمک می گیرند عبارت اند از : ( استیون هاوکینگ ، لورنس کراوس ، ریچارد داوکینز ، دانیال دینیت ، سام هاریس ).
ظهور الحاد به شیوه ای عام از قرن 16 به بعد بود ، تا اینکه اندک اندک در قرون 18 و 19 انتشار الحاد به نقطه اوج رسید ، صرف نظر از اینکه بعضی از محققان می گویند که الحاد در قرن 18 ظهور پیدا کرده است .
پایان قسمت اول
به یاری خدا در قسمت بعدی اقسام و مراتب الحاد را بررسی می کنیم.